موسسه سنین CNIN Institute

تشخيص سرطان خون (لوسمى) مزمن لنفوئیدى CLL:

 

ممكنست علایم و نشانه هاى خاصی، دال بر وجود "CLL" باشند، اما آزمايشات متعددى براى اثبات آن لازم است: 

شرح حال و معاينه:

در صورت وجود علایم معاینه انجام مى شود، خصوصاً برای بررسی غدد لنفاوى و ساير نقاطى كه ممكنست تحت تاثير بيمارى قرار گرفته باشد.

 

آزمايش براى تشخيص و دسته بندى لوسمى:

اگر معاينات بدنى، شك به لوسمى لنفوسيتى مزمن را ایجاد نماید، پزشكان نمونه خون يا مغز استخوان را مورد بررسى و آزمايش قرار خواهند داد.

 

آزمايش خون: 

  • شمارش كامل سلول هاى خون و آزمايش هاى تکمیلی:

شمارش كامل گلبول هاى مختلف و سلول هاى خون، تمامى آن ها را شمارش و دسته بندى مى نمايد. (گلبول هاى مختلف سفيد هم دسته بندى و شمارش مى گردند). افراد مبتلا به "CLL" داراى شمارش لنفوسيتى بسيار بالا (لنفوسيتوز) مى باشند. همچنين کمبود گلبول هاى قرمز و پلاكت هاى خون دور از ذهن نيست.

در آزمايشات کمکی، نمونه اى از خون را در زير ميكروسكوپ به دقت مورد بررسى قرار ميدهند و در صورت وجود "CLL"، تعدادى لنفوسيت با ظاهر غير طبيعى كه به آن ها "سلول هاى اسماج" مى گويند، ديده خواهد شد.

 

  • ‏فلوسیتومتری در CLL:

 اين آزمايش براى تشخيص "CLL" مهم است و در آن با استفاده از يك وسيله ويژه، به دنبال مواد خاصى در سطح و يا داخل سلول ها مى گردند، كه اين مواد در تشخيص صحيح اين كه هر سلول چگونه سلولى است، كمك كننده خوبى است. (در نمونه مغز استخوان يا ديگر مايعات بدن هم مى توان با اين روش به جستجوى "CLL" پرداخت). معمولاً سلول هاى "CLL" تعدادى از "مارکرهای" سلول هاى بى سالم را دارند، اما آن ها يك نشانگر ديگر بنام "CD5" كه به نحو طبيعى بر روى سلول هاى سفيد "تى" قرار دارند را (اما نه بر روى سلول هاى سفيد سالم بى)، نيز دارند. اگر كسى مبتلا به "CLL" باشد بايد حداقل ٥٠٠٠ عدد از اين سلول ها را در هر ميلى متر مكعب خون داشته باشد.

همچنين از اين آزمايش براى تشخيص موادى به نام "ZAP70" و يا، "CD38" بر روى سطح سلول ها استفاده مى نمايند. مطالعات گسترده خبر از آن دارد كه اگر لوسمى لنفوسيتى مزمن، تعداد كمترى سلول (در هر ميلى متر مكعب خون) حامل اين مواد داشته باشد، از چشم انداز بهترى برخوردار خواهد بود (اين مورد در قسمت مرحله بندى CLL به تفصيل توضيح داده خواهد شد).

 

  • ساير آزمايش های خون در CLL:

در بيماران مبتلا به "CLL"، آزمايشات ديگری نیز براى اندازه گيرى موادی خاص به كار مى رود تا ساير مشكلات ناشی از گسترش لوسمى به كبد يا كليه ها يا ناشی از شيمى درمانى ها، كشف شوند.

لازم است قبل از انجام برخى درمان ها، بعضى مواد مشخص در خون بيمار اندازه گیری شود. مثلاً چنانچه بخواهند از "ریتوکسیماب" در انجام معالجه استفاده نمايند، باید خون بيمار براى ابتلاى قبلى به عفونت هپاتيت، تحت آزمايش قرار گیرد. هم چنين شايد بتوانند با سنجش ميزان آنتى بادى خون، به علت عفونت هاى اخير پى ببرند. و نيز، با سنجش ميزان يك پروتئين در خون به نام "بتا-٢- ميكروگلوبولين" ، که نشانه اى از يك "CLL" پيشرفته تلقى می شود، از وجود آن مطلع شد.

 

نمونه بردارى و آسپیراسیون مغز استخوان در CLL:

براى به دست آوردن نمونه هاى مغز استخوان، ابتدا با بى حس كردن ناحيه (معمولاً پشت استخوان لگن)، با فرو بردن يك سوزن توخالى به مغز استخوان، تقريباً به اندازه يك قاسق چاى خورى، از مايع داخل مغز استخوان را بيرون مى كشند، و سپس با استفاده از يك سوزن بزرگتر و فرو نمودن و چرخش دادن آن به داخل بافت استخوان، قطعه اى به اندازه ١/٥ ميلیمتر قطر و حدود ١٢ ميلیمتر طول را از استخوان و مغز همراه آن بيرون مى آورند.

هر دو نمونه را به آزمايشگاه می فرستند تا پزشك پاتولوژيست نمونه را در زير ميكروسكوپ مورد بررسى دقيق قرار دهد. تيم پزشكان با نگريستن به اندازه، شكل و ساير خصوصيات ديده شده و بررسى نتايج حاصله، سلول هاى سفيد موجود در نمونه را بر حسب نوع آن ها دسته بندى مى نمايند (يك فاكتور مهم توجه به اين موضوع است كه سلول هاى لوسمى لنفوسيتى مزمن، بالغ به نظر مى آيند "مانند سلول هاى طبيعى خون"، اما سلول هاى لوسمى ميلوئيدى حاد، AML، نابالغ به نظر مى رسند).

ويژگى اصلى يك نمونه مغز استخوان، "تركيب سلولى" آن است. مغز استخوان سالم و طبيعى تعداد مشخصی سلول سازنده خون و سلول هاى چربى را در بافت خود دارد. مغز استخوانى كه تعداد سلول هاى سازنده خون در آن بيش از حد باشد "هايپر سلولار" خوانده شده و اغلب در مغز استخوان بيماران مبتلا به "CLL" ديده مى شود. (در ضمن پزشكان توجه مى نمايند كه چه تعدادى از اين سلول ها با سلول هاى لوسمى جايگزين شده اند).

شكل كلّى گسترده شدن اين سلول ها در مغز استخوان نيز اهميت ويژه دارد. نمای تجمع سلول هاى "CLL" بصورت گروه هاى كوچك را الگوی "نودولار، يا اينتراستيشيال" مى گويند و نشان از چشم انداز بهتر است. در حالى كه نمای گسترش سلول هاى "CLL" در تمامى مغز استخوان را الگوی "منتشر" مى گويند كه از چشم انداز نامطلوبى برخوردار مى باشد.

ديگر روش ها، مانند رنگ كردن، يا استفاده از آنتى بادى هاى ساخته دست بشر مانند "سيتوشيمى"، "ايمونوسيتوشيمى" يا، "ايمونوهيستوشيمى" ... مى باشند كه ممكنست از آن ها براى تشخيص "CLL" استفاده شود.( براى آشنايى بيشتر با اين روش ها، مى توانيد به قسمت تشخيص لوسمى ميلوئيدى حاد، "AML" در سايت سنين مراجعه نماييد.)

 

سیتوژنتیک در CLL:

براى انجام آزمايش سيتوژنتيك، تعدادى از سلول هاى مغز استخوان را (و گاهى سلول هاى خون و ديگر بافت ها) را در آزمايشگاه رشد مى دهند، و كروموزوم هاى آن ها را در زير ميكروسكوپ مورد بررسى قرار مى دهند (معمولاً اين رشد دادن چند هفته زمان مى خواهد). سلول هاى طبيعى حاوى ٢٣ جفت كروموزوم هستند، اما در بيشتر موارد "CLL"، قسمتى از يك كروموزوم از دست رفته است (حذف: ديليشن). اغلب اين حذف ها در كروموزوم هاى ١٣، ١١ و ١٧ پديدار مى شوند. حذف در كروموزوم ١٧ چشم انداز خوبى ندارد. در موارد كمتر شايع، مثلاً وجود يك نسخه اضافى از كروموزوم ١٢ (تريزومى ١٢) يا جابجايى ژن ها بين كروموزوم هاى ١١ و ١٤ نيز مى توانند جهش هاى مسبب لوسمى لنفوسيتى مزمن محسوب شود. اين اطلاعات براى تخمين چشم انداز حيات آتى بيمار بسيار كمك كننده و مهم است، اما بايد در کنار فاكتورهای ديگر نظير "مرحله بندى لوسمى" مورد توجه باشد. معمولاً از دست رفتن قسمتى از كروموزوم ١٣ بيمارى با سرعت رشد كمتر و پیش آگهی بهتر تلقى مى شود. در حالیكه جهش در كروموزوم هاى 11 و 17 چشم انداز خوبى ندارد (ظاهراً تريزومى١٢ تاثير چندانى بر چشم انداز آتى ندارد).

 

 "فيش" (FISH) در CLL: 

در اين آزمايش از رنگ هاى ويژه فلوروسنت (كه فقط به بعضى از ژن ها يا قسمت هايى از كروموزوم هاى خاص مى چسبد) استفاده مى گردد. با اين روش تعدادى از تغييرات بسيار كوچك هم قابل شناسايى هستند. روش "فيش"  براى مشاهده تغييرات ژن هاى خاص يا قسمت هايى از كروموزوم ها، قابل استفاده است. چون احتياجى نيست كه نمونه هاى سلولى مغز استخوان و خون را در آزمايشگاه کشت بدهند، پس نتايج حاصله زود و سريع به دست مى آيد. تنها اشكال، عدم كاربرد براى تمامى تغييرات است، و پزشكان بايد از قبل از انجام آزمايش بدانند دنبال چه جوابى هستند.

 

تستهای مولکولی در CLL:

آنتى بادىِ ويژه اى كه به بدن كمك مى كند با عفونت ها مقابله بنمايد "ايمونوگلوبولين" مى باشد كه از "زنجيره هاى سبك و سنگين" تشكيل شده است. ايجاد جهش در ژن مخصوص "دامنه متغير زنجيره سنگين ايميونوگلوبولين"، (IgHv) به پزشك کمک می کند ميزان تهاجمى بودن لوسمى لنفوسيتى مزمن را برآورد نمايد. اين ژن در آزمايشى بنام (cDNA sequencing) تحت بررسى قرار مى گیرد.

 

نمونه بردارى از غدد لنفاوى در CLL:

در نمونه بردارى از غده لنفاوى، قسمتی يا تمام آن خارج مى شود تا در زير ميكروسكوپ براى وجود احتمالى سرطان، مورد بررسى قرار گیرد. (اگر چه اين عمل معمولاً براى تشخيص لنفوم انجام مى شود و كمتر براى تشخيص CLL در دستور كار قرار مى گیرد). اما اگر يك غده لنفاوى بسيار بزرگ شده باشد و پزشكان بخواهند بدانند كه آيا "لوسمى به يك لنفوماى تهاجمى تر، تغيير ماهيت داده است يا خير"، اين عمل انجام مى شود. اگر غده نزديك پوست باشد، با عملی ساده خارج مى شود، اما در قفسه سينه يا شكم، تنها  قسمتى از غده بزرگ شده با عمل جراحى خارج مى شود كه به آن نمونه بردارى برشى مى گويند.

 

نمونه بردارى از مايع مغزی نخاعى (LP) در CLL:

اين آزمايش براى نمونه گيرى از مايع نخاعى و مغزى (CSF) كه در اطراف طناب نخاعى و بافت مغزى وجود دارد، انجام مى شود. اين آزمايش براى افراد مبتلا به CLL، يك روش متداول نيست و زمانى انجام مى شود كه پزشك شك به انتشار "متاستاز" سلول هاى لوسمى به نواحى اطراف مغز يا طناب نخاعى کرده باشد. براى انجام آن، يك سوزن توخالى را (پس از بى حسى موضعى) از بين مهره هاى پایینی کمر و طناب نخاعى فروبرده و قسمتى از اين مايع را براى بررسى در آزمايشگاه بيرون مى كشند.

 

تصويربردارى در CLL: 

هدف از تصويربردارى تشخيص لوسمى نيست. بلکه براى جستجوى نقاط مشكوك كه ممكنست سرطانى باشند و درک اينكه سرطان چقدر و تا كجا گسترش يافته و براى تصميم گيرى بهتر، (در صورت موثر بودن درمان هاى انجام شده)، كمك كننده بسيار خوبى است.

 

  • ‏سى تى اسكن در CLL:

با كمك سى تى اسكن مى توان هر عضو بزرگ شده يا غدد لنفاوى متورم را كشف نمود. سى تى اسكن براى تشخيص "CLL" كاربرد ندارد، اما از نقاط مشكوكى كه ممكنست لوسمى لنفوسيتى مزمن آنجا در حال رشد باشد، مثلاً طحال، تصویر دقيقى ارایه می کند. گاهى سى تى اسكن را با پِت اسكن همراه مى نمايند، در روش پت اسكن يك قندراديواكتيو (FDG) را به خون بيمار تزريق مى نمايند. چون سلول هاى سرطانى رشد سريعى دارند مقادير بالايى از اين قند را جذب مى نمايد. يك دوربين ويژه از اين مناطق تجمع راديواكتيو عكسبردارى نموده و اين مناطق راديو اكتيو را با تصاوير مقطعی و عكس هاى پر جزئيات و دقيق سى تى اسكن (كه از همان نواحى گرفته شده) مقايسه نموده و به اطلاعات جامعى دست مى يابند.

 

  • ام آر آي در CLL: 

تصاوير ام آر آى، بهترين راه بررسى طناب نخاعى و مغز است (هر چند اغلب براى افراد مبتلا به CLL، كاربرد چندانى ندارد). در تصوير بردارى ام آر آى از امواج صوتى در يك محيط مغناطيس قوى استفاده مى شود.

 

  • سونوگرافى در CLL:

از سونوگرافى براى تهیه تصاوير غدد لنفاوى نزديك به سطح بدن و يا اندام هاى بزرگ شده مانند طحال و كبد در داخل شكم استفاده مى گردد. در اين روش از تابش پرتوهاى اشعه ايكس استفاده نمی شود. از انعكاس امواج صوتى ارسال شده توسط دستگاه، توسط كامپيوتر تصاويرى بر روى صفحه نمايش ايجاد مى شود.
 
 

منبع: American Cancer Society 2018
مترجم: نادر قطمیری، کارشناس زبان انگلیسی
بازبینی: سید سعید کسایی، فوق تخصص مدیکال آنکولوژی و هماتولوژی

سرطان های خون و لنف