Psychology روانشناسی

تاثیر سرطان ریه بر بیماران و مراقبان

 

                   
 

چکیده


این مقاله با هدف بررسی خلاصه ای از ادبیات مربوط به تاثیر سرطان ریه بر بیماران و مراقبان آنها انجام شده است. در مقایسه با انواع دیگر سرطان، مشکلات نشات گرفته از سرطان ریه بیماران را بیشتر  تحت تاثیر قرار می دهد. اخیرا به جای تاکید بر علائم به صورت مجزا از یکدیگر، بر طبقه ای/خوشه ای از علائم شناخته شده تاکید می شود زیرا درک مجموعه ای از علائم در کنار یکدیگر می تواند کمک بیشتری به بهبود علائم فعلی و غیر قابل بازگشت نماید. با این حال، اگر چه اخیرا تلاش هایی برای رسیدگی به این مسائل صورت گرفته است تفاوت در روش شناسی برای ارائه نتایج قابل مقایسه قابل توجه است.  در حالی که تحقیق در مورد علائم پتانسیل بسیار بالایی برای مدیریت طبقه ای از علائم دارد، لازم است تا این تحقیقات به دور از مواضع انتقادی که در حال حاضر رایج است انجام شده و پیچیدگی خوشه های  علائم را از منظر بیماران و مراقبان غیر رسمی آنها بررسی نمایند. مدیریت ضعیف علائم مشکلات مراقبت از بیمار را بطور بالقوه پیچیده تر می کند و می تواند فشار وارده بر مراقبان غیر رسمی بیمار را که  اغلب اعضای خانواده او می باشند را نیز تشدید نماید. اکثر مطالعات بر تجارب نزدیک ترین مراقبان بیمار که اغلب همسر بیمار می باشد تمرکز دارند. مطالعات نشان داده اند که همسران بیماران مبتلا به سرطان  ریه دارای مشکلات بیشتر و سطح كیفیت زندگی پایین تری نسبت به جمعیت عمومی می باشند. تحقیقات همچنین نشان می دهد که بیماران و مراقبان آنها به دلیل تغییرات بعد از تشخیص سرطان ریه و مبارزه با  مشکلات و ناراحتی های ناشی از آن یک روند گذار را طی می کنند. در طول این فرآیند، پزشکان با بیماران مبتلا به سرطان ریه و مراقبان آنها برای بهبود کیفیت زندگی خود پس از تشخیص سرطان کار می کنند و در طول روند درمان مداخلات لازم را انجام می دهند. مداخلات باید برای حمایت از بیماران و مراقبین آنها توسعه یابد.

 

کلمات کلیدی:

سرطان ریه، بیماران، مراقبان، تاثیر، علائم


مقدمه
سرطان ریه بیشترین سرطان تشخیص داده شده و علت اصلی مرگ و میر مردان مبتلا به سرطان در سال 2008 در سراسر جهان بوده است. در میان زنان سرطان یه چهارمین سرطان شایع و دومین علت مرگ و میر ناشی از سرطان است. سرطان ریه3.1 میلیون( از کل مرگ و میرها در سال ( ٪ 3.1 میلیون( کل موارد و عامل 32 ( ٪31 2008 بوده است. هدف این مقاله مروری کوتاه بر ادبیات تحقیق در مورد سرطان ریه و تاثیر آن بر بیماران و مراقبان غیر رسمی آنها است. 20 % از مردان و 00 % از زنان مبتلا به سرطان ریه سیگار استعمال می کرده اند. از دیگر عوامل شناخته شده برای ابتلا به سرطان ریه قرار گرفتن در معرض مشاغل پر خطر مانند کار کردن در محیط های کاری آلوده به آزبست، آرسنیک، رادون و هیدروکربن های آروماتیک چند حلقه ای می باشد اگر چه این عامل کمتر از استعمال سیگار شایع است )کمتر از 1٪ در مقایسه با بزرگسالان سیگاری(. زنان چینی در مقایسه با زنان اروپایی از جمله آلمان ( و ایتالیا ) 33.1 ( به میزان بیشتری به سرطان ریه مبتلا می شوند. به نظر )می رسد که احتمال بالاتر ابتلای زنان چینی به سرطان ریه به دلیل آلودگی هوای ناشی ازاحتراق زغال سنگ در پخت و پز باشد.سرطان ریه به دو شکل تقسیم می شود: سرطان ریه سلول کوچک ) SCLC ( و سرطان ریه غیر سلولی ) NSCLC (. روند بهبودی در درمان سرطان ریه منجر به افزایش نرخ بقای عمر 0 ساله در 38 % بیماران در اروپا می شود که این میزان در انگلستان به میزان قابل توجهی پایین تر است. برای اکثر مبتلایان به سرطان ریه میانگین دوره بقاء بعد از تشخیص فقط 2 ماه است. اینکه سرطان در چه مرحله ای قرار دارد مهمترین شاص پیش بینی برای نرخ بقای بیماران است. نرخ مرگ و میر بالا در اثر ابتلا به سرطان ریه این واقعیت را نشان می دهد که در اکثریت بیماران ابتلا به سرطان ریه زمانی تشخیص داده می شود که بیماری در مرحله نسبتا پیشرفته قرار دارد و علائم بیماری به شکل گسترده ظاهر شده است. علائم بیمار بیماران مبتلا به سرطان ریه اغلب از چندین علائم که بطور همزمان بروز می یابند رنج می برند. در طول این دوره، اغلب ممکن است بیمار تحت عمل جراحی قرار گیرد. همچنین طیف وسیعی از درمان های مهاجم یا درمان های دارویی از جمله جراحی، شیمی درمانی و پرتو درمانی در این دوره انجام می شود. وضعیت سلامتی بیماران به طور ناگهانی در اثر بیماری و عوارض جانبی درمان ها کاهش می یابد. در مقایسه با سایر سرطان ها، افسردگی در اثر علائم سرطان ریه بیشتر گزارش شده است. این علائم کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان ریه را به شت کاهش می دهد. علائم تنفسی مانند نفخ، سرفه و خونریزی بسیار شایع هستند و باعث افسردگی های جدی در زمان تشخیص و در طول فرآیند درمان بیمار می گردند. اختلال خواب در میان بیماران مبتلا به سرطان ریه اگر چه مورد اشاره قرار گرفته است اما به ندرت مورد بررسی قرارگرفته است. احساس درد و انسداد نیز 11 ٪ تا 22 ٪ بیماران مبتلا به سرطان ریه را تحت تاثیر قرار می دهد. این علائم اثرات ثانویه بسزایی بر سلامت عاطفی، اجتماعی و روحی بیماران دارد. به لحاظ مشکلات روانشناختی گزارش شده است که 11 ٪ بیماران افسردگی، 31 ٪ اضطراب بالینی و 10 ٪ پریشانی عاطفی را تجربه می کنند. افسردگی شدید جدی ترین واکنشی است که بیماران و مراقبان آنها به دلیل توسعه اختلالات، آن را تجربه می کنند. با این حال، همانطور که استرادا اشاره می کند در حالی که تشخیص هر یک از این اختلالات بطور جداگانه صورت می گیرد، آنها نشانه های مشترکی را بروز می دهند که برای متمایز نمودنشان از یکدیگر لازم است به چالش کشیده شوند. تشخیص دقیق این اختلالات به دلیل پیامدهای درمانی آنها بسیار مهم است.علاوه بر این، زمانی که با پیشرفت مراحل سرطان علائم بیماری افزایش می یابد و عملکرد بیمار ضعیف می شود، استرس در بیماران نیز افزایش می یابد. یک مطالعه اخیر که بر روی 310 بیمار مبتلا به سرطان ریه با استفاده از پرسشنامه محاسبه ضریب همبستگی انجام شده است، تایید کرده است که وخیم شدن عملکرد بالینی متغیرهایی مانند تنفس، سرفه و هموپتزی با افزایش اضطراب بیماران همراه بوده است. همچنین افزایش اضطراب بیمار باعث می شود که شبکه اجتماعی در ارتباط با بیمار نیز این اضطراب را احساس نماید. همه علائم فوق بر توانایی بیمار در انجام فعالیت های روزمره و در نتیجه کیفیت زندگی او تاثیر دارد. ادبیات نشان می دهد که بیماران مبتلا به سرطان ریه بیشتر از هر بیمار مبتلا به انواع دیگر سرطان، نیاز به مراقبت های حمایتی دارند. نتایج یک مطالعه انجام شده در ایالات متحده نشان می دهد که اکثریت
بیماران نیاز به مراقبت های حمایتی در حوزه متعددی را تجربه می کنند و عدم ارضاء نیازهای مراقبتی آنها توسط مراقبان منجر به نارضاتی بیمار و اختلالات خلقی او می گردد. سندرز و همکاران نشان می دهن که تلاش برای بهبود علائم بالینی و ارزیابی نیازهای مراقبت حمایتی از او می تواند رضایت بیمار از مراقبت ها را افزایش دهد. کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان ریه در سال های اخیر توجه بیشتری را به خود جلب کرده است. آگاهی در مورد تجربه علائم مرتبط با سرطان به صورت خوشه ای از علائم و نه به صورت علائم مجزا از یکدیگر افزایش یافته است. شناخت این خوشه ها می تواند بطور موثری مدیریت علائم فعلی غیر قابل درمان در بیماران را بهبود بخشد. استفاده از اصطلاح خوشه علائم برای اولین بار توسط داد و همکارانش صورت گرفته است. بررسی های اخیر در مورد علائم بیماران مبتلا به سرطان ریه دریافتند که تعداد علائم در یک خوشه در محدوده 8 تا 33 علامت می باشد. تنها خوشه ای که بطور مستمر در هر دو مطالعه شناسایی شده است شامل علائم تهوع و استفراغ می باشد. درمیان علائمی که در خوشه های تنفسی در دو مطالعه مشخص شده اند سرفه و مشکلات تنفسی قابل توجه می باشد. تفاوت های روش شناختی از جمله تفاوت در ویژگی های جمعیت نمونه، ابزارهای ارزیابی و روش های تحلیلی در پنج مطالعه مورد بررسی مشهود بود. این ناسازگاری ها منجر به عدم هماهنگی خوشه های علائم در جمعیت مبتلا به سرطان ریه و در نتیجه مانع تعیین یافته های بالینی می گردد. نویسندگان این
مطالعات اینطور نتیجه می گیرند که تعیین خوشه های علائم نه تنها می تواند برای ارائه بینش در مورد مدیریت علائم موثر باشد بلکه در تشخیص و پیش بینی علائم نیز حائزاهمیت است. با این حال، این نشان می دهد که تفاوت در روش شناسی مانع مهمی برای ارائه نتایج قابل مقایسه می باشد.
در حالی که تلاش های اخیر برای غلبه بر اختلافات روش شناختی صورت گرفته است، این مطالعات منعکس کننده رویکردهای کمی هستند که لزوما مبتنی بر ساختارهای نظری توسعه از طریق مطالعات کیفی تجربیات بیمار نمی باشند. علائم تجربه شده در جمعیت مبتلا به سرطان ریه در بیماران مبتلا به دیگر انواع سرطان به شکل ضعیف تری درک می شود. همچنین کمبود نسبی اطلاعات در مورد تجربه علائم بیماری و کیفیت زندگی در این جمعیت وجود دارد. شاید این به دلیل این واقعیت باشد که اغلب تحقیقات به بررسی تجربه علائم بیماری پرداخته اند و تحقیقات در مورد ناراحتی های بیماران با رویکردی محدود و مقطعی انجام شده اند. ارزش های بیمار و اولویت های او در مورد کیفیت زندگی اش ممکن است در مسیر بیماری و با گذشت زمان تغییر نماید و تنها مهمترین آنها ر طول زمان ثابت باقی می مانند. بررسی ادبیات نظری تحقیق در مورد علائم و پریشانی بیمار، اغلب به ارزیابی میزان استمرار و شدت علائم فعلی به عنوان معیارهایی برای ارزیابی پریشانی بیمار پرداخته اند. تیشلمن و همکارانش دریافتند که استمرار و شدت علائم اغلب یکی از ناراحتی های گزارش شده توسط این بیماران بوده است. این مساله ممکن است منعکس کننده این واقعیت باشد که بیماران ممکن است میزان اهمیت مختلفی را برای ابعاد متمایز کیفیت زندگی در نظر بگیرند، همچنین تجربه ناراحتی و پریشانی در یک بیمار می تواند واکنشی به یک جنبه خاص از علائم بیماری باشد که کیفیت زندگی او را تحت تاثیر قرار داده است مانند استمرار علائم، شدت و مدت زمان آنها. یک مطالعه طولی موشکافانه تر تجربیات بیماران مبتلا به سرطان ریه از علائم بیماری و پریشانی را در سراسر دوران بیماری مورد بررسی قرار داده است. این مطالعه یکی از معدود مطالعات طولی است که در مورد تجربه بیماران و مراقبان آنها در مورد تاثیرات علائم بیماری از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته در چهار مقطع زمانی انجام شده است.این چهار برهه زمانی عبارتند از زمان آغاز درمان، سه، شش و دوازده ماه پس از آغاز درمان. روش تجزیه و تحلیل پدیده شناسی تفسیری برای تحلیل داده ها مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها نشان می دهند که خوشه علائم تنفسی )سرفه، تنگی نفس و خستگی( نقش مهمی در تجربیات جمعیت مبتلا به سرطان ریه دارد. یافته های این مطالعه همچنین نشان می دهد که علائمی مانند سرفه، ممکن است نقش مهمی در تجربیات بیمار از علائم داشته باشد. مگوایر همچنین به بررسی خوشه علائم در بیماران مبتلا به سرطان ریه پیشرفته در دو مقطع زمانی پرداخته است، یکی ابتدای تحقیق و دیگری بعد از 0 هفته. تجزیه و تحلیل پدیده شناسی تفسیری نیز برای تحلیل داده ها استفاده شده است. یافته ها نشان داد که چگونه تجربه خوشه ای از علائم در بیماران مبتلا به سرطان ریه پیشرفته می تواند توسط دو تم مشخص می شود، این تم ها عبارتند از: تجربه زندگی با وجود خوشه های علائم و نقش پس زمینه ای و مفهومی خوشه علائم و از دست دادن احساس نسبت به خود. تم تجربه زندگی با وجود خوشه های علائم و نقش پس زمینه ای و مفهومی خوشه علائم در اولین نمونه نشان می دهد که شرکت کنندگان در این مطالعه خوشه های علائم را تجربه کرده بودند و جزئیات علائم و الگوی خوشه ها را گزارش می دهند که این گزارشگر بیانگر این حقیقت است که یک یا دو علامت نسبت به سایر علائم تجربه شده برجسته تر می باشد. این تم همچنین نقش اساسی و معنایی را در تجربه زندگی همراه با خوشه ای از علائم بازی می کند، بسیاری از شرکت کنندگان در این مطالعه تجربیاتی مانند ترس از مرگ، احساس شرمندگی و از دست دادن احساس نسبت به خودشان را هنگام تجربه علائم گزارش کرده اند. چنین مطالعاتی محدودیت تعاریف که در حال حاضر مبتنی بر مطالعه خوشه علائم در بیماران مبتلا به سرطان و اساس تجربی فعلی تا به امروز می باشند را برجسته می کند، به ویژه که آنها نقش مفهومی و معنایی در تجربه زندگی این پدیده را تصدیق نمی کنند. فقدان شناخت عناصر اصلی مرتبط با تجربه بیمار از خوشه ای از علائم، نشان دهنده این خطر است که اطلاعات بدست آمده از این تحقیقات رابطه محدودی با بیمار و در نتیجه اقدامات بالینی دارند. از این رو لازم است تا مطالعه خوشه های علائم به سمتی دور از رویکرد غالب فعلی حرکت کند و به بررسی نقش مفهومی و معنایی تجربه علائم بر زندگی بیمار بپردازد، در چنین مطالعاتی مشارکت دادن تجربیات بیماران می تواند بدنه اصلی تحقیقات را تشکیل داده و پیشرفت قابل توجهی ایجاد نماید. علیرغم نیاز به تحقیقات بیشتر در مورد خوشه های علائم، پژوهشگران توصیه کرده اند که این تحقیقات برای ادامه، به علائم تکمیلی نیاز دارند ، به ویژه همانطور که قبلا ذکر شد به سرفه مانند دیگر علائم سرطانی توجه نشده است. این بدان معنی است که تجربه بیمار از یک علامت دشوار و ناراحت کننده اغلب توسط مراقبان بهداشتی و درمانی نادیده گرفته می شود. مطالعه مولاسیتوسیس و همکاران اولین یافته ها در مورد تجربه سرفه در بیماران مبتلا به سرطان ریه را ارائه داد. این یک مطالعه اکتشافی کیفی بود که دیدگاه بیماران مبتلا به سرطان ریه را در مورد تجربه سرفه بیان می کرد. داده های مربوط به چهار تم پیچیدگی و ناراحت کننده بودن ماهیت سرفه را از جمله ارتباط آن با سایر علائم مانند مشکلات تنفسی، خستگی و اختلال خواب را برجسته می کند. بطور معمول سرفه نوعی خشکی و خلط ضعیف است که اغلب نقش محیط اطراف بر سرفه برجسته می شود. تاثیر سرفه بر زندگی روزمره افراد با مواردی مانند احساس خجالت زدگی و مشکلات رروانی تجربه شده در اثر سرفه نشان داده شده است. آخرین تم در این حوزه بر استراتژی های مقابله و مدیریت سرفه تمرکز دارد و نشان دهنده درک ناکارآمدی روش های ضد سرفه رایج و استفاده بیماران از روش های مختلف بر اساس یک قاعده کلی به منظور مدیریت سرفه می باشد. یافته های آنها نشان می دهد که سرفه با علائم ناراحت کننده ای مانند تنگی نفس مرتبط است که تأثیر قابل توجهی بر عملکرد فیزیکی و روانی بیمار و تعاملات اجتماعی او دارد و به نظر می رسد ضروری است تا حمایت بیشتری از مراقبت های بالینی و توجه تحقیقاتی در مورد این علائم ناتوان کننده انجام شود.


تأثیر علائم بر مراقبین
مدیریت ضعیف علائم بیمار، مراقبت از او را پیچیده تر می کند و اثرات بالقوه ای بر کیفیت زندگی بیمار و مراقبان آنها دارد، بستری در بیمارستان می تواند از بار سنگینی که برای مراقبت از بیمار بر دوش خانواده وجود دارد بکاهد زیرا این بیماران بویژه در مراحل پیشرفته بیماری و زمانی که بیمار به مرگ خود نزیک می شود، برای بسیاری از فعالیت های روزانه خود به مراقبان غیر رسمی خود که اغلب اعضای خانواده آنها هستند، تکیه می کنند. خانواده ها همچنین از طریق حمایت های عاطفی و فیزیکی می توانند آسایش افراد مبتلا به سرطان ریه را فراهم نمایند، اگر چه آنها هزینه های زیادی برای فراهم کردن رفاه بیمار متحمل می شوند اما اغلب خودشان از حمایت محدودی از سوی متخصصان مراقبت های بهداشتی برخوردار می شوند و در نقش مراقبت کننده احساس عدم حمایت می کنند. حتی اگر مراقبت از یکی از اعضای بیمار خانواده تاثیر کاملا منفی بر مراقب او نداشته باشد، یافته ها نشان می دهد که این مساله می تواند بر سلامت ذهنی و جسمی فرد تاثیر گذاشته و پیامدهایی برای عملکرد اجتماعی او داشته باشد. اکثریت مطالعات بر تجارب مراقبان اصلی بیماران که معمولا همسران آنها می باشند، متمرکز است و تاثیر مراقبت از بیمار بر کیفیت زندگی و وضعیت سلامتی مراقب را مورد بررسی قرا می دهند. تأثیر بر دیگر افراد (اعضای دیگر خانواده)اغلب می تواند با افسردگی، سلامت جسمی، استرس، اضطراب، عملکرد اجتماعی و کیفیت زندگی مرتبط باشد. تجزیه و تحلیل های ثانویه نشان داد که مراقبین الگوهای روشنی را در ارتباط با وضعیت جسمی، روحی، اجتماعی و پریشانی دنبال می کنند و تجربه مراقبت از بیمار در برخی از مراقبین منجر به به خطر افتادن وضعیت سلامت جسمی آنان شده و توانایی آنها در مراقبت از خود را تحت تاثیر قرار می دهد. تجربه مشکلات روحی و احساس پریشانی رایج می باشد. علاوه بر این، در پاسخ به سوال "چرا ما؟" تجزیه و تحلیل ها نشان داد که شاهد رنج دیگری بودن بازتاب گسترده ای در معنی و هدف مراقبان از زندگی داشته است. برخی مقاطع زمانی کلیدی، هم برای بیماران و هم برای مراقبان مشکل ساز می باشند که عبارتند از زمان تشخیص، حضور بیمار در خانه پس از درمان اولیه، زمان عود بیماری و در مرحله نهایی بیماری. آنها دریافتند که مراقبین بیمار در خانواده شاهد بسیاری از تجربیات بیمار از مرگ هستند. درد و رنج چند وجهی که بیماران مبتلا به سرطان ریه تجربه می کنند در اندوه و رنج مراقبان آنها در روابط اجتماعی، وضعیت روحی و وضعیت روانی شان انعکاس می یابد که رنج روحی در مراقبین برجسته تر می باشد. بر اساس این یافته ها، نویسندگان تأکید می کنند که مراقبین در طول مراقبت از بیمار نیاز به حمایت دارند نه صرفا زمانی که بیمار به مرحله پایانی بیماری می رسد، مانند آنچه که در حال حاضر وجود دارد. نزدیکان افرادی که مبتلا به سرطان ریه تشخیص داده شده اند، اضطراب شدیدی را تجربه می کنند. آنها ممکن است ناراحتی و اضطراب خود را در مواجهه با کارشناسان حوزه بهداشت و درمان بیان نمایند. تحقیقات محدودی که در دسترس ما قرار دارد نشان می دهد که بیش از یک سوم همسران افرادی که مبتلا به سرطان ریه تشخیص داده شده اند دچار اختلالات شدید روحی و روانی شده و سطح کیفیت زندگی پایین تری را در مقایسه با جمعیت عمومی تجربه می کنند. پرسون و همکاران کیفیت زندگی مرتبط باسلامتی ) HRQoL ( در بیماران مبتلا به سرطان ریه را با یک نمونه جمعیت عمومی مقایسه نموده اند. به علاوه، آنها کیفیت زندگی مرتبط با سلامتی را در سه مقطع زمانی موقع تشخیص ) T1 (، نزدیک به مرگ بیمار ) T2 ( و 1 ماه پس از مرگ بیمار ) T3 ) بررسی کرده اند. این مقایسه نشان داد که در مقطع زمانی T1 وضعیت سلامت روانی نمونه در مقایسه با جمعیت عمومی بطور معناداری پایین تر می باشد. این نتایج برای مقطع زمانی T3 نیز مشابه بود، و عملکرد جمعیت نمونه در حوزه های جسمی و اجتماعی به مراتب پایین تر از جمعیت عمومی بود. در تحلیل های طولی انجام شده مشخص شد که تغییرات قابل توجهی در چهار شاخص و سه الگو رخ می دهد. این تغییرات به شرح ذیل می باشد: یک الگوی کاهشی افزایشی برای خود ارزیابی سلامت - و احساسات مثبت، یک الگوی کاهشی ثابت برای عملکرد اعضای خانواده و یک الگوی کاهشی مستمر برای رضایت از عملکرد خانواده. بنابراین، زندگی در خانواده ای که یکی از اعضا مبتلا به سرطان ریه می باشد و سپس مواجهه با مرگ یکی از اعضای انواده بر تمام ابعاد کیفیت زندگی مرتبط با سلامتی تاثیر می گذارد. برای روشن کردن تجربیات معنادار اعضای خانواده پس از آنکه یکی از اعضا مبتلا به
سرطان ریه غیر قابل درمان تشخیص داده شده است، توسط پیرسون و ساندین با استفاده از یک رویکرد هرمنوتیک پدیدارشناختی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته ها چهار موضوع را نشان داد: احساس تغییر در زندگی، تغییر یافتن رابطه، وارد شدن به یک مبارزه و احساس امنیت. برای پیرسون و ساندین بررسی تجارب قابل توجه اطرافیان بیمار نشان داد که به دلیل تغییرات بوجود آمده در اثر تشخیص سرطان ریه، یک روند گذار به سمت تلاش برای تحمل و غلبه بر مشکلات و بازگشت به یک زندگی عادی اتفاق می افتد. علاوه بر این، تشخیص سرطان ریه رابطه بیمار با نسل بعدی(فرزندانش)را تغییر می دهد، این تغییر نه تنها بر نزدیکی روابط تاثیر می گذارد بلکه منجر به احساس از دست رفتن صمیمت و احترام متقابل نیز می گردد. در این فرآیند گذار، اطرافیان بیمار رنج می برند و یافته های این مطالعه می تواند برای متخصصان مراقبت های پزشکی که تعریف سازمان بهداشت جهانی از مراقبت های حمایتی را می شناسند، در حمایت از خانواده ها مفید باشد. تامین نیازهای اعضای خانواده به عنوان جزیی از خدمات به مبتلایان به سرطان به رسمیت شناخته شده است. با این حال، اینکه چگونه می توان این حمایت ها را به بهترین شکل ممکن انجام داد ممکن است برای متخصصان مراقبت های پزشکی چالش برانگیز باشد و مداخلات محدودی برای این که این حمایت ها بطور موثر و روتین انجام شوند، شناخته شده است. در یک بررسی اخیر در مورد نیازهای مراقبین، نتایج نشان داد که با وجود وابستگی به مراقبان غیر رسمی، آنها از حمایت های کمی در برنامه های بالینی برخوردار هستند و لازم است تا تمرکز بیشتری بر اطلاعات شود. یافته های یک مطالعه تجربی نشان داد که ترکیبی از حمایت های عاطفی و اطلاعاتی که مورد ارزیابی قرار می گیرند، باعث می شود که اعضای خانواده احساس کنند به خوبی مورد حمایت قرار گرفته اند. این کار تأثیر قابل توجهی بر سلامت عاطفی آنها دارد. پلانت و همکاران، تجربه پرستاران از ارائه خدمات خلاقانه در حمایت از خانواده بیماران مبتلابه سرطان ریه را توصیف کرده اند. در این مطالعه سه تم مرتبط با ماهیت و فرآیند تغییر در مداخلات مشخص شده است که عبارتند از: برآورده کردن نیازهای مختلف؛ مدل های مختلف تغییر و تحول و دشواری ها و احساسات. ارائه مداخله های مستمر به اعضای خانواده، ارتباطات قابل اعتماد، حمایت های فردی و مشاوره مواردی است که مراقبان بیماران به آنها نیاز دارند. ماهیت دقیق مداخلات توسط تعاملات پیچیده میان بیمار و اعضای خانواده او هدایت می شود و بر ارائه مداخلات مربوط به مراقبت های پرستاری تمرکز دارد. این یکی از چند مداخله تعریف شده برای حمایت از مراقبان می باشد. بدیهی است که ارزیابی های بیشتری برای تعیین کاربردی بودن و پذیرش این مداخلات در مقیاس گسترده، مورد نیاز می باشد. با این حال، اگر بتوان از مراقبان حمایت بهتری انجام داد، مهم است که مداخلات توسعه یافته بتوانند پیچیدگی های موجود را تایید کنند.


نتیجه گیری
تشخیص سرطان ریه دارای پیامدها و عوارض جسمی، عاطفی، اجتماعی و روانی فراوانی است. ادبیات تحقیق شان می دهد که تغییر در وضعیت عملکرد به دلیل علائم بیولوژیکی سرطان ریه و همچنین تاثیر درمان ها می تواند کیفیت زندگی بیماران و مراقبان آنها را تحت تاثیر قرار دهد. همچنین ممکن است که بیماران چند علامت را بطور همزمان تجربه کنند. در مقایسه با سایر انواع سرطان، مبتلایان به سرطان ریه شدیدترین مشکلات را تجربه می کنند. اخیرا مشخص شده است که تاکید بر علائم بیماری در قالب یک طبقه از علائم به جای تمرکز بر آنها به صورت مجزا از یکدیگر، می تواند تاثیر بهتری بر مدیریت علائم فعلی غیر قابل بازگشت بیماری داشته باشد. رابطه میان جنبه های مختلف تجربه علائم بیماری پیچیده است و مکانیسم اصلی این ارتباط تاکنون به درستی شناخته نشده است، تفاوت در روش شناسی مانع قابل توجهی بر سر راه رسیدن به نتایج قابل مقایسه است، هر چند اخیرا تلاش هایی برای رسیدگی به این موضوع صورت گرفته است. اگر تجربه علائم بهتر درک شود، تحقیقات مرتبط با خوشه علائم می تواند گسترش یافته و پیچیدگی های مربوط به خوشه علائم را تایید نماید. تحقیقات کیفی طولی برای بهبود شناخت ما از تجربه بیماران مبتلا به سرطان ریه و مراقبان آنها و شناسایی فرصت های بالقوه برای بهبود کیفیت زندگی بیماران و مراقبان شان ارزشمند است. پیچیدگی مسائل مربوط به تشدید افسردگی نیز باید توسط کارشناسان بهداشت و درمان در این گروه از بیماران، مورد توجه قرار گیرد. همچنین نیاز به بررسی و شناخت علائمی مانند سرفه که قبلا توجه محدودی به آنها شده است، وجود دارد، چرا که ممکن است این علائم نقش مهمی در تجربه بیماران از علائم داشته باشد. به نظر می رسد فشار وارده بر اعضای خانواده بیماران مبتلا به سرطان ریه، قبلا به خوبی شرح داده شده است. با این حال، اکثریت مطالعات بر تجربیات ارائه دهندگان مراقبت های اولیه که معمولا همسر بیماران هستند و تاثیر این مراقبت بر وضعیت سلامتی و کیفیت زندگی آنها تمرکز می کنند. تحقیقات نشان می دهد که دیگر اعضای خانواده نیز به دلیل تغییرات ناشی از تشخیص سرطان ریه و مبارزه برای تحمل و غلبه
بر مشکلات و ناراحتی های مرتبط با بیماری، این فرآیند گذار را تجربه می کنند. دیگر اعضای خانواده نیز تغییر در روابط و رنج و درد ناشی از این روند انتقال را تجربه می کنند. شواهدی وجود دارد که نشان می دهد پزشکانی که در حال کار با بیماران مبتلا به سرطان ریه و مراقبین آنها هستند تلاش می کنند تا آنها به بهترین کیفیت زندگی ممکن خود برسند، و بدین منظور لازم است تا مداخلات لازم در طول بیماری از تشخیص تا پایان زندگی بیمار انجام شود. همچنین لازم است تا متخصصان بهداشت و درمان، مراقبت های حمایتی لازم برای هر یک از اعضای خانواده را در فرآیند انتقال انجام دهند. با این حال، اگر بتوان از مراقبان حمایت بهتری انجام داد، مهم است که مداخلات توسعه یافته بتوانند پیچیدگی های موجود را تایید کنند.

 

کلمات کلیدی:
 
 
منبع:
The impact of lung cancer on patients and carers. Jackie Ellis, Chronic Respiratory Disease.2012. 9(1) 39–47

نویسنده:
Jackie Ellis
مترجم: مریم کریمی

بازبینی: زهرا دستغیب

 


      سایر خدمات:

      

      

      روانشناسی سرطان:

       ارتباط با ما:

        درباره ما

      عضویت در سایت

      عضویت در موسسه

      سفارش کتاب