موسسه سنین CNIN Institute

تاریخچه سرطان


 

می توان گفت تاریخچه سرطان به دیرینگی تاریخ مدنیت بشری است. دانشمندان و پزشکان متعددی در طول تاریخ بشری، زحمات زیادی را برای شناخت، تشخیص و درمان این بیماری متحمل شده اند.

  • اولین توصیف سرطان، مربوط به 1600 سال قبل از میلاد مسیح در تمدن باستانی مصر است. اگرچه از واژه سرطان استفاده نشده است اما در پاپیروسی که از آن موقع به جا مانده است 8 بیمار مبتلا به سرطان پستان توصیف شده‌اند. پزشکان مصری محل سرطان را با کمک مته آتشی می‌سوزاندند. این روش طول عمر بیمار را افزایش می‌داده اما در پاپیروس‌های باقیمانده نوشته‌ شده سرطان غیرقابل درمان است.

 

  • پزشکان یونان باستان اولین کسانی بودند که سرطان را به‌عنوان یک بیماری شناختند. بقراط که به‌عنوان پدر علم پزشکی شناخته می‌شود بین سال‌های 460 تا 370 قبل از میلاد مسیح زندگی می‌کرد،سرطان‌های پوست و بینی و پستان را دیده بود و ظاهر آنها را به خرچنگ تشبیه کرده بود. او برای نامیدن بیماری سرطان از کلمه خرچنگ (کارکونوس-کارسینوما) استفاده کرد. بعدها سلسیوس، پزشک رومی‌ از مترادف لاتین این کلمه به نام کانسر استفاده کرد. پزشکان مسلمان هم از مترادف این کلمه یعنی سرطان (به معنی خرچنگ) استفاده کردند. حدود 150 سال بعد از میلاد گالن ، پزشک رومی از واژه Oncos (معادل یونانی بلعیدن) برای توصیف تومورها استفاده نمود و اصطلاح وی امروزه بعنوان قسمتی از نام متخصصین سرطان (Oncologist) بکار می رود .
     
  • بعضی از پزشکان مصری بیماری سرطان را نفرین خدایان می‌دانستند. تمدن‌های دیگر هم توجیهی برای سرطان نداشتند. نظریه بقراط 1300 به عنوان نظریه غالب پذیرفته شده بود. به نظر بقراط، بدن انسان از 4 جزء (اخلاط رابعه) تشکیل شده: خون، بلغم، صفرای زرد و صفرای سیاه. وقتی این 4 جزء در تعادل باشند انسان در سلامتی به سر می‌برد. اگر هر کدام از این 4 جزء کم شوند یا زیاد شوند بیماری به وجود می‌آید. به نظر بقراط زیاد شدن صفرای سیاه در هر عضوی از بدن باعث تشکیل سرطان در آن عضو می‌شود. این نظریه تا حدود 1300 سال بعد توجیه‌کننده بیماری سرطان بود. طی این مدت کالبدشکافی و جست‌و‌جو در بدن بیماران و افراد فوت‌شده ممنوع بود به همین دلیل کماکان این تئوری باقیمانده بود و دانش پزشکی پیشرفت نمی‌کرد.

 

  • اولین تشخیص علمی علت سرطان در سال 1775 میلادی به وسیله ی دکتر"پرسیوال پات"پزشک بریتانیایی انجام شد.وی متوجه شد سرطان بیضه بین لوله ی بخاری پاک کن های لندن شیوع بیشتری دارد.با اختراع میکروسکوپ و تلاش پزشکان مختلف به تدریج رمز و راز سرطان آشکار شد و بسیاری از سرطان ها شناخته شدند. در قرن هجدهم اولین بار"متاستاز"یا گسترش سلول های سرطانی با کمک میکروسکوپ برای پزشکان آشکار شد.

 

  • رادولف ویرشو (Rudolph Virchow ) در سال 1863 برای اولین باربه ارتباط بین التهاب و سرطان پی برد و کشف وی باعث شد تا توجه به بیماری سرطان، که تا آن زمان نسبت به وجودش نیز شک وجود داشت معطوف گردد.

 

  • در 1873 اولین جراحی موفقیت آمیز کانسر توسط تؤدور بیلروت (Theodore Billroth) روی یک بیمار مبتلا به کانسر لارنکس انجام شد.

 

  • اساس ژنتیک سرطان اولین بار در سال 1902 و به وسیله ی جانورشناس آلمانی پروفسور"تئودور بووری"شناخته شد.او کشف کرد کروموزوم ها در تقسیم سلول های سرطانی نقش دارند و احتمالاً موتاسیون در ژن این سلول ها باعث به وجود آمدن سرطان می شود موفقیت او در این موضوع کمک کرد متوجه شود پرتوهای ایکس.عوامل شیمیایی و فیزیکی مانند سموم و زخمها میتوانند باعث"موتاسیون"و بعد سرطان شوند.با کشف رادیوم به وسیله ی"ماری کوری"و همسرش درمان سرطان وارد مرحله ی جدیدی شد و پزشکان دیگر به تنهایی بیماران را درمان نمیکردند و رادیولوژیست ها هم وارد وادی شدند.

 

  • در سال 1907 میلادی The American Association for Cancer Research برای تحقیق و جمع آوری اطلاعات در مورد این بیماری جدید (کانسر) تشکیل گردید. در سال 1964 گروه کوچکی از پزشکان انکولوژیست (ASCO) American Society of Clinical Oncology را جهت درمان بهتر و اختصاصی بیماران سرطانی پایه گذاری کردند.

 

  • اولین تحقیق جامع در مورد سرطان پستان در سال 1926 بر روی 500 زن مبتلا به سرطان در بریتانیا انجام شد . در دهه ی 60 میلادی در زمان اوج تبلیغات سیگار دانشمندان برای اولین بار متوجه شدند دود سیگار میتواند باعث سرطان ریه شود.در سال های اخیر علوم مختلف به کمک شناخت سرطان آمده اند به غیر از ژنتیک و مهندسی پزشکی جامعه شناسی و مردم شناسی اقوام مختلف هم به شناخت ریشه های سرطان های مختلف کمک کرده است.

 

  • پزشکان باستانی معتقد بودند که سرطان باید با روش جراحی از بدن خارج شود و عموما معتقد بودند که بیماری بعد از جراحی سرطان باز هم عود می‌کند. پزشکان یونانی می‌دانستند که ماستکتومی‌ باعث بهبودی حال بیماری‌ می‌شود که در سینه‌اش توده دارد. در عین حال می‌دانستند که ممکن است سرطان پستان در این بیماران عود کند و به نقاط دیگر بدن پخش شود. حتی یونانی‌ها به دنبال راه‌حلی برای درمان متاستازهای سرطان هم بودند ولی در این کار موفق نبودند. گالن، پزشک رومی ‌معروف قرن دوم میلادی که کتاب‌هایش تا هزار سال بعد هم در دانشکده‌های پزشکی تدریس می‌شد بیماری سرطان را غیرقابل درمان می‌دانست. گالن معتقد بود که اگر سرطان پستان در مراحل اولیه تشخیص داده شود می‌توان با جراحی آن را به طور کامل خارج کرد.

 

  • ابوعلی‌سینا هم جراحی را روش درمان سرطان می‌دانست. به‌نظر او سرطان باید به طور کامل از بدن خارج شود و ورید‌ها و بافت اطراف سرطان هم خارج شوند و در صورت لزوم بافت اطراف سرطان سوزانده شود. حتی در بعضی موارد قطع عضو را روش درمان سرطان می‌دانست. قبل از کشف داروهای بیهوشی، جراحی به سختی انجام می‌شد اما از سال 1846 که برای اولین بار بیهوشی انجام شد، جراحی به یک هنر تبدیل شد و بسیاری از بیماری‌ها با کمک جراحی درمان شدند.

 

  • طی جنگ جهانی دوم دانشمندان دریافتند، سربازانی که با گاز خردل (Mustard) در تماس بوده اند، دچار تغییرات توکسیک در مغز استخوان و سلولهای خونی شدند و این آغاز تحولی نوین در درمان دارویی (کموتراپی) سرطانها بود و Nitrogen Mustard به عنوان اولین داروی شیمیایی در درمان سرطان تاییدیه FDA را دریافت نمود و به تدریج و با کشف داروهای جدید، درمان کموتراپی سرطان متحول گردید و با کشف مونوکلونال آنتی بادی در اواخر دهه 1990 ایمونو تراپی نیز به درمان سرطان اضافه شد. پیشرفتهای حاصل شده در درمان و پیگیری بیماران منجر به تحول چشمگیر در افزایش طول عمر و بقاء (Survival) شده و دانش کسب شده دردو دهه گذشته در مورد سرطان بیش از کل آموخته های بشری در قرون گذشته است.

 


منبع: http://www.iransaratan.ir